چرا پتروشیمی میانکاله یک فاجعه است

به گزارش وبلاگ حرف دل، حمید رضا پورسلیمی؛ با کوشش شبانه ذینفعان پتروشیمی میانکاله برای تغییر کاربری زمین مربوطه، بحث واحد فوق مجددا داغ شده و نگرانی های زیست محیطی پیرامون آن را تشدید نموده است. اما به نظر می رسد ذینفعان پتروشیمی میانکاله در پی شکل دهی فضایی هستند تا مسائل این سرمایه گذاری را به مسائل زیست محیطی محدود نموده و از طرف دیگر مزایای مالی طرح را در مقابل برجسته سازند تا به این طریق بتوانند با توجیه ادامه کار به بهانه اشتغال زایی و سرریز منافع مالی برای آن منطقه، حمایت کافی را کسب کنند. اما مسئله اصلی آن است که فارغ از انبوه نگرانی های زیست محیطی در این مورد (از حیث آسیب مستقیم طرح به زیست بوم منطقه و مسئله پسماند طرح و مسائل خط انتقال پروپیلن به استان سمنان و ...)، این پروژه از حیث مالی نیز به هیچ وجه توجیه کافی ندارد و حتی می توان آن را یک فاجعه سرمایه گذاری تلقی کرد.

چرا پتروشیمی میانکاله یک فاجعه است

پتروشیمی میانکاله بر مبنای دریافت خوراک گاز و فراوری متانول و سپس تبدیل متانول به پروپیلن به وسیله واحد MTP طراحی شده که این موضوع از ایرادات زیادی برخوردار است؛ در حالی که در حال حاضر مهمترین مسئله کشور، ناترازی فعلی و آینده تامین گاز بوده و علاوه بر آن، تمایل دولت برای تغییر نرخ خوراک گاز پتروشیمی ها، واحد های در حال فراوری فعلی را نیز غیر مالی نموده است، فشار برای ایجاد یک واحد تازه متانول در منطقه ها شمالی کشور منطقی نیست.

از سوی دیگر کشور با ظرفیت فراوری 15 میلیون تن متانول روبرو است که این مقدار تا پنج سال آینده به 25 میلیون تن خواهد رسید در حالی که تقاضا داخلی متانول کمتر از 1 میلیون تن است و مازاد فعلی متانول، به یک معضل برای صادرات و پیدا کردن بازار تازه تبدیل شده است؛ بنابراین حتی اگر برنامه ای برای تبدیل متانول به زنجیره پایین دستی وجود دارد، چرا سرمایه گذاری فوق در مجاورت واحد های فعلی متانول در جنوب کشور صورت نمی گیرد. اما خود واحد تبدیل متانول به پروپیلن (MTP) نیز از حیث مالی بودن، بدترین و غیر مالی ترین شیوه فراوری پروپیلن محسوب می شوند (و هیچگاه تعیین نشد که چرا شرکت پژوهش و فناوری پتروشیمی، بر بومی سازی واحد MTP اصرار نمود که شرکت لورگی به عنوان صاحب اولیه دانش آن و به علت غیر مالی بودن این واحد، در توسعه آن ناکام ماند).

در حال حاضر احتیاج کشور به پروپیلن و زنجیره پایین دستی آن، با توجه به خوراک کافی پروپان در کشور، به وسیله سایر شیوه های فراوری آن که بسیار مالی تر بوده نیز قابل پیگیری است که البته در آن موارد نیز، منطقه میانکاله مزیت لازم برای در اولیت قرار گرفتن را ندارد. اما کلیت طرح از یک معضل جدی دیگر نیز رنج می برد؛ ظاهرا مجموع سرمایه مورد احتیاج برای طرح پتروشیمی میانکاله بالغ بر دو میلیارد یورو بوده که شامل یک واحد متانول، یک واحد MTP، واحد های جانبی و یوتیلیتی و واحد های جداگانه در استان سمنان برای تبدیل پروپیلن به زنجیره پایین دستی می شود. نکته مهم آن است که اگر این طرح به مانند طرح های مشابه در منطقه مکران یا سایر بنادر جنوبی طراحی می شد، امکان فراوری و صادرات محصول هر واحد به صورت جداگانه و اجرای فاز به فاز طرح وجود می داشت، ولی در نظر گرفتن آن در منطقه میانکاله باعث می شود تا اجرای طرح به صورت یکپارچه و همزمان ضروری شود چراکه در صورت عدم راه اندازی واحد های پایین دستی، امکان فراوری و حمل و فروش متانول و پروپیلن در آن محدوده وجود ندارد.

فارغ از همه پیشینه مالی که در خصوص سرمایه گذاران طرح میانکاله وجود دارد (و توانمندی مالی آن ها را برای اجرا یک طرح 2 میلیارد یوریی زیر سوال می برد)، این سوال مطرح می شود که چرا یک فعال مالی بخش خصوصی، بر اجرا یک طرح که از هر منظر فاجعه تلقی می شود، اصرار دارد؟

منبع: فرارو

به "چرا پتروشیمی میانکاله یک فاجعه است" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "چرا پتروشیمی میانکاله یک فاجعه است"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید