مینی سریال جدیدی که باید ببینید: کاتلا، رازهای شهر آتشفشانی
به گزارش وبلاگ حرف دل، همان طور که قبلا هم در `پست های معرفی مینی سریال ها در خبرنگاران نوشته بودم، در دوران همه گیری کرونا ما مدتی است که با فصل طلایی مینی سریال ها روبرو شده ایم و هر چند وقت یک بار یک مینی سریال دیدنی، غافلگیرمان می کند.
برای همین است که من سعی می کنم هر مینی سریال نو خوبی را در وبلاگ حرف دل به شما معرفی و توصیه کنم.
مینی سریال 8 قسمتی نو نتفلیکس، سریال کاتلا Katla است با لشگری از بازیگران ناشناخته -برای ما- اما با بازی های بسیار قابل قبول.
داستان سریال در ایسلند و به صورت دقیق یک شهر کوچک کنار آتشفشان به نام وکی می گذرد.
سریال کاتلا در 17 ژوئن پخش شد و در نتفلیکس بسیار پربیننده شد و بلافاصله وارد لیست های ده تایی مورد توصیه شد، اغلب بلافاصله بعد سریال خوب دیگر این روزها که فصل دومش هم پخش شده، یعنی لوپن. درصد مقبولیت سریال 83 درصد در Rotten Tomatoes است.
اگر بخواهم بگویم که سریال کاتلا شبیه کدام آثار قبلا پخش شده است، باید بگویم که بعد از دیدن قسمت اول سریال به نظر می رسد که سریال ترکیبی از ایده های سولاریس استانیسلاو لم و سریال The Returned را در محیطی متفاوت -ایسلند- روایت می کند و باز به نظر می رسد که رد پایی از افسانه های فولکلور محلی هم وارد داستان شده باشد.
ما ایسلند را که خیلی وقت ها تنها زیبایی هایش را در فتوگالری ها و ویدئوها می بینیم در سریال کاتکا در هیئت متفاوتی می بینیم. شهر کوچکی را نزدیک یک آتشفشان فعال شده از یک سال پیش می بینیم که روال زندگی عادی در آن مختل شده و هر جایی از آن را که تصور کنید، پوشیده از خاکستر شده.
تنها عده محدودی از مردم و کارکنان بیمارستان محلی و پلیس و البته دانشمندان در آن زندگی می کنند.
ما به زنی به نام گریما آشنا می شویم که هنوز در پی خواهر مفقود می شود که روز شروع فوران ناپدید شده بود.
شهر آخر الزمانی در چرخه باطل کسل کننده ای روزگار را سپری می کند تا اینکه دو چیز روال معمول را بر هم می زند: تغییر عجیب ظاهر میکروسکوپی خاکسترها که دانشمندان متوجه اش شده اند و در پی دریافتن چرایی اش هستند و هم پیدا شدن یک زن مرموز پوشیده از خاکستر.
این زن کیست و از کجا آمده؟
سریال کاتلا در شرایطی وهم برانگیز در قسمت اول تمام می شود و ما را مشتاق می کند که قسمت های بعدش اش را ببینیم تا ببینیم که چه ماجراهایی زندگی ساکنان سوگوار، افسرده و حتی آنهایی را که احساس گناه یا عذاب وجدانی غریبی آزارشان می دهد، تغییر می دهد.
منبع: یک پزشک