چرا ساخت دنباله هایی برای فیلم ایندیانا جونز کار دشواری است؟

به گزارش وبلاگ حرف دل، با وجود اینکه فرنچایز ایندیانا جونز آغاز بسیار چشمگیری داشته و فیلم مهاجمان صندوقچه گمشده از هر نظر عالی است، اما ساخت دنباله های دیگری برای این فرنچایز به موضوعی سخت تبدیل شده که می خواهیم در این مطلب به آن بپردازیم.

چرا ساخت دنباله هایی برای فیلم ایندیانا جونز کار دشواری است؟

گرچه ممکن است ایندیانا جونز نمادین ترین فرنچایز اکشن و ماجراجویی موجود باشد، اما گویا این مجموعه در دنباله های خود با مشکل قابل توجهی روبرو بوده که عبارت است از به کارگیری داستان فیلم اصلی در دنباله ها. فرنچایز ایندیانا جونز با فیلم مهاجمان صندوقچه گمشده در سال 1981 شروع شد و این فیلم توانست به واسطه ماجراجویی های این باستان شناس بلافاصله برای خود نام و رسمی به هم بزند و در بین مخاطبان به شدت محبوب شود. به لطف محبوبیت زیاد این فیلم، ایندیانا جونز به سرعت به نماد فرهنگ عامه تبدیل گشت در هر کوچه و بازاری، سخن از این فیلم به میان می آمد.

پس از مهاجمان صندوقچه گمشده، این فرانچایز در سال 1984 مجددا با فیلم ایندیانا جونز و معبد مرگ که به عنوان پیش عایدی فیلم اصلی عمل می کرد به میدان بازگشت. پس از آن دنباله ایندیانا جونز و آخرین جنگ صلیبی در سال 1989 به این مجموعه اضافه شد اما بعد دیگر به مدت 15 سال مخاطبان شاهد هیچ دنباله ای برای این فرنچایز نبودند تا اینکه بالاخره پس از 19 سال فاصله بین فیلم اصلی و دنباله پنجم، فیلم ایندیانا جونز و قلمروی جمجمه بلورین، در سال 2008 منتشر گشت و توانست تا حدی توجه مخاطبان را به خود جلب نماید. اما بعد از آن مسائل به وجود آمده بر سر راه فراوری دنباله پنجم باعث گشت که فراوری و اکران این دنباله مدام به تاخیر بیفتد و همین تاخیرها باعث ایجاد فاصله زمانی بسیار زیادی بین دنباله چهارم و پنجم شد.

اگرچه دو فیلم اول ایندیانا جونز تا حد زیادی مورد استقبال نهاده شدند، دنباله ایندیانا جونز و قلمروی جمجمه بلورین، با انتقاد شدید منتقدان و مردم روبرو شد و نتوانست به محبوبیت فیلم های قبلی این فرنچایز دست پیدا کند. در حقیقت هیچ کدام از فیلم های بعدی مجموعه ایندیانا جونز نتوانستند همچون فیلم مهاجمان صندوقچه گمشده مخاطبان را جادو نمایند و در میان آن ها به محبوبیتی همچون این فیلم دست یابند و به نظر می رسد تاخیر در ساخت پنجمین فیلم این فرانچایز بتواند به وضوح نشان دهد که دست اندرکاران آن در ساخت دنباله ها با مسائل عدیده ای رو به رو هستند.

در حقیقت مهاجمان صندوقچه گمشده از وجود داستان بی نظیر و ماندگاری بهره می برد اما متاسفانه نمی توان شاهد چنین انسجامی در دنباله های بعدی فرنچایز ایندیانا جونز بود. این امر می تواند به آن دلیل باشد که دست اندرکاران ایندیانا جونز در دنباله ها کوشش کردند تا خطرات و عناصر مختلف داستان را افزایش دهند و شاید همین موضوع باعث شد که داستان فرنچایز ایندیانا جونز از سمت و سوی اصلی خود فاصله بگیرد.

حتی برترین دنباله های ایندیانا جونز هم نتوانستند به گرد پای مهاجمان صندوقچه گمشده برسند

فرنچایز ایندیانا جونز نمادین ترین فرنچایز اکشن و ماجراجویی است که تا به امروز ساخته شده، اما حقیقتی که در رابطه با آن وجود دارد این است که حتی برترین دنباله های این فرنچایز نیز نتوانسته اند به گرد پای مهاجمان صندوقچه گمشده برسند. در حقیقت ما در این فیلم شاهد ترکیب منحصربه فرد داستان های تاریخی، اسطوره شناسی و سکانس های اکشن منحصربه فرد بودیم و صحنه های درام و مخاطرات بالای موجود در لحظه لحظه فیلم نیز آن را برایمان لذت بخش تر می کرد و باعث می شد که مخاطب بتواند در کوشش های ایندیانا جونز در بازیابی صندوقچه مورد نظر سهیم باشد و همین امر بر لذت دستان فیلم افزوده بود.

اما پس از فیلم مهاجمان صندوقچه گمشده، ایندیانا جونز و معبد مرگ به شدت از داستان فیلم اول منحرف شد تا بتواند داستان تازه و مجذوب کننده دیگری را به مخاطب معرفی کند، اما این انحراف از داستان اصلی چندان برای معبد مرگ موثر نبود. در این فیلم، دستیار ایندیانا جونز به نام ویلی معرفی گردید که کاراکتری سطحی و پیش پا افتاده داشت و لذا می توان به جرات بیان نمود که نسبت به کاراکترهای صندوقچه گمشده در مرتبه ای پایین تر از آن ها قرار می گرفت. کاراکترهایی که در طول این فیلم مدام از ایندیانا جونز حمایت می کردند و در طول فیلم حضور چشمگیری داشتند. در نتیجه، از دست دادن داینامیک عالی و منحصربه فرد فیلم اول باعث شد تا معبد مرگ با وجود برخورداری از یک داستان تازه و مجذوب کننده، نسبت به فیلم اول، در سطح پایین تری قرار گیرد و نتواند همچون آن، مخاطبان را جادو کند.

از سوی دیگر، دنباله ایندیانا جونز و آخرین جنگ صلیبی بیش از حد تغییر یافته بود و دیگر چندان شباهتی به دو فیلم قبلی خود نداشت. در حقیقت سومین فیلم موجود در این فرانچایز با بیان جزئیاتی در خصوص اینکه چگونه کاراکتر اصلی، فدورا و شلاق گاومیش نمادین خود را به دست آورد، اطلاعات بیشتری را در رابطه با این کاراکتر ارائه کرد، اما در عین حال داستانی را ارائه داد که در آن جونز در کوشش برای کسب جام مقدس باید در کنار پدرش، هنری جونز (با بازی شان کانری) قرار می گرفت.

اضافه کردن یک کاراکتر نمادین دیگر مانند شان کانری به فرانچایز ایندیانا جونز ایده بسیار خوبی بود، زیرا شخصیت او توانست به نحو موثری صحنه را از آن خود کند و همین امر به مجذوب کنندهیت کلی داستان لطمه زد زیرا دیگر کاراکتر ایندیانا جونز در کانون توجه قرار نداشت و همه به هنری جونز توجه می کردند. بنابراین در دنباله ایندیانا جونز و آخرین جنگ صلیبی ایندیانا جونز دیگر قهرمان یکه تاز داستان نبود و لذا نتوانست کالبد بیجان این فرنچایز را با خلق فیلمی نظیر مهاجمان صندوقچه گمشده احیا کند. اگرچه فیلم های دوم و سوم این فرنچایز همچنان محبوب و فوق العاده لذت بخش هستند، اما حتی نمی توانند به گرد پای مهاجمان صندوقچه گمشده برسند چه رسد به اینکه بخواهند با این فیلم رقابت نمایند و این موضوعی است که جای بحث دارد.

قلمروی جمجمه بلورین دنباله بسیار بدی برای فرنچایز ایندیانا جونز بود

پس از یک وقفه 19 ساله (که در طی آن به نظر می رسید این فرنچایز برای همواره به اتمام رسیده)، فیلم ایندیانا جونز و قلمروی جمجمه بلورین پای به میدان نهاد اما مسائل موجود در این فیلم بسیار زیاد بودند و لذا نمی توان به همه آن ها اشاره نمود. در حقیقت ناگهان این دنباله به طور کلی از تمام دنباله های قبلی خود فاصله گرفت و با ارائه داستانی درباره موجودات فضایی فرنچایز را در جهتی متفاوت راهنمایی کرد. اما چنین تحول عظیمی تاثیر مثبتی بر روی این فرنچایز نگذاشت و همچون خیانتی به فیلم اول در نظر گرفته شد. همین امر سبب شد که ایندیانا جونز و قلمروی جمجمه بلورین چندان مورد استقبال قرار نگیرد زیرا به شدت با فیلم های قبلی فرنچایز تفاوت داشت و ساخت آن بعد از تقریبا دو دهه نیز به مسائل فیلم افزوده بود.

علاوه بر مضامین داستانی نه چندان چشمگیر، ایندیانا جونز و قلمروی جمجمه بلورین به دلیل سرعت بیش از حد داستان فیلم و استفاده بیش از حد از جلوه های ویژه کامپیوتری که به طور وحشتناکی باعث شده بودند فیلم خسته نماینده به نظر برسد به شدت مورد انتقاد نهاده شد.

به علاوه در این فیلم به بخش هایی از تاریخ اشاره شده بود که سندیت چندانی نداشتند و لذا این موضوع نه تنها به اعتبار ایندیانا جونز و قلمروی جمجمه بلورین بلکه به اعتبار کلی این فرنچایز آسیب بزرگی را وارد کرد. در حقیقت تمامی این مسائل و کاستی ها و نواقص دست به دست هم دادند و دنباله ای را ارائه کردند که با کیفیت سه فیلم اول مجموعه ایندیانا جونز همخوانی نداشت و ثابت کرد که فاصله قابل توجه 19 ساله به منظره بلندمدت ایندیانا جونز آسیب رسانده است.

چرا ساخت ایندیانا جونز 5 این قدر طول کشید؟

پس از فیلم ایندیانا جونز و قلمروی جمجمه بلورین که در نوع خود فاجعه ای به حساب می آمد، هیچ کس نمی دانست که آیا این فرنچایز باز هم دنباله ای را در پی خواهد داشت یا خیر. با این حال، در سال 2016، چهار سال پس از اینکه لوکاس فیلم به وسیله دیزنی در اختیار گرفته شد، کار بر روی دنباله پنجم ایندیانا جونز شروع گشت.

در ابتدا قرار بود که این فیلم در سال 2019 اکران شود و لذا همه برنامه ریزی های لازم صورت گرفته بود، اما بازنویسی فیلم نامه باعث شد که ساخت فیلم، بارها و بارها به تعویق بیفتد و پس از آن نیز فرایند ساخت فیلم به دلیل شیوع کووید- 19 و حوادث ناگوار پشت صحنه، مانند مجروح شدن هریسون فورد در حین فیلم برداری بارها و بارها با تاخیر روبرو شد. با این حال، این ها تنها موانعی نبوده اند که مانع از فراوری ایندیانا جونز 5 شدند، چراکه کارگردان فیلم، جیمز منگولد کاملا به این موضوع واقف است که فیلم پنجم باید با داستان فیلم اصلی مطابقت داشته باشد.

به این ترتیب، ایندیانا جونز 5 باید از وجود فیلم نامه ای بهره ببرد که مسائل و کاستی های ایندیانا جونز و قلمروی جمجمه بلورین را در خود نداشته باشد. لذا این فرایند فرآیندی پرزحمت است که سبب گشته ساخت دنباله پنجم تا به امروز به طول بیانجامد.

چرا درست کردن دنباله هایی برای فرنچایز ایندیانا جونز کار بسیار سختی است؟

در نهایت، به نظر می رسد که پاسخ این سوال که چرا ساختن دنباله هایی برای فرنچایز ایندیانا جونز کار بسیار سختی است، به وقفه زمانی به وجود آمده بازشود. با گذشت سال ها، باید جنبه های جدیدی از داستان ایندیانا جونز به مخاطبان نشان داده شود که با سلیقه مخاطب امروزی همخوانی بیشتری داشته باشد و بتواند او را به سمت فیلم جذب نماید.

به علاوه پیر شدن کاراکتر ایندیانا جونز نیز موضوعی است که از مجذوب کنندهیت فیلم خواهد کاست. حتی صحبت هایی در خصوص بازنویسی داستان ایندیانا جونز وجود دارد، چراکه این فرنچایز باید از اشتباهات قبلی خود درس بگیرد و بتواند به مجموعه ای بی عیب و نقص تبدیل شود. وقوع وقفه های طولانی در بین دنباله ها، قدرت داستان فرنچایز و مجذوب کنندهیت آن را برای مخاطب کمتر نموده و لذا فیلمی که پس از سال ها به این مجموعه اضافه می شود مجبور است دلیل وقفه ای را که پیش آمده برای مخاطب شرح دهد و همین امر باعث می شود که بخشی از زمان فیلم به توجیه مخاطب اختصاص یابد نه بیان جزئیات کاراکترها و داستان زندگی شان.

با این حال، شاید واضح ترین دلیلی که بتوان در پاسخ به این سوال که چرا ساخت دنباله های ایندیانا جونز سخت است ارائه کرد این است که مهاجمان صندوقچه گمشده یک فیلم کامل، منحصربه فرد و تمام عیار بود که از وجود صحنه های اکشن مجذوب کننده و دلپذیر و داستان ماجراجویانه خاصی بهره می برد و می توانست از ابتدا تا انتهای فیلم مخاطب را سرگرم کند. در حقیقت مهاجمان صندوقچه گمشده در نوع خود یک نوع نوآوری در صنعت سینما به حساب می آمد.

بنابراین چنین فیلم کاملی، باعث می شود که هیچ دنباله ای نتواند از آن سبقت بگیرد و حتی به گرد پایش برسد و همین امر باعث شد که این فرنچایز در ادامه با چنان پیشرفت چشمگیری روبرو نشود. زیرا هیچ دنباله ای می توانست کامل تر از نسخه اصلی باشد. اگرچه فرنچایز ایندیانا جونز هنوز که هنوز است می تواند احیا شود زیرا این مجموعه یک مجموعه کاملا مرده و رو به فنا نیست اما به نظر می رسد که این مسائل می توانند بر فرایند ساخت ایندیانا جونز 5 نیز تاثیر بگذارند و سبب افت فیلم و انتقاد مخاطبان از آن شوند.

پس دست اندرکاران فیلم حتما باید این موضوعات را در ساخت دنباله پنجم مد نظر قرار دهند تا فیلمی را مهیا نمایند که بتواند با فیلم اصلی قابل مقایسه باشد و مسائلی نظیر مسائل دنباله های قبلی رنج نبرد. هر چند این کار کار چندان ساده ای نیست و به نبوغ و مهارت های بالایی احتیاج دارد. بنابراین هم منتقدان و هم مردم منتظرند تا ببینند که دنباله پنجم این فرنچایز به کدام سمت و سو پیش خواهد رفت.

منبع: screenrant

منبع: دیجیکالا مگ

به "چرا ساخت دنباله هایی برای فیلم ایندیانا جونز کار دشواری است؟" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "چرا ساخت دنباله هایی برای فیلم ایندیانا جونز کار دشواری است؟"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید