اختلال وسواس فکری؛ انواع، علل و علائم
به گزارش وبلاگ حرف دل، خبرنگاران| سرویس روانشناسی - وسواس فکری به افکار مزاحم و تکرار شونده ای اشاره می نماید که موجب ایجاد اضطراب در فرد می گردد. در بیشتر مواقع این افکار فرد را وامی دارد تا برای برطرف اضطراب خود دست به اقدام عملی بزند که در این صورت فرد دچار اختلال وسواس فکری-عملی یا OCD است. OCD یکی از 20 اختلال شایع در دنیاست و بسیاری از افراد بدون آنکه بدانند به این اختلال مبتلا هستند. مبتلایان به وسواس همانطور که حدس می زنید نسبت به چیزی یا کاری وسواس دارند. مثلا ممکن است چندین بار در خانه یا اتومبیل را چک نمایند یا نسبت به میکروب ها حساس باشند.

ممکن است بگویید این چک کردن ها یا حساسیت ها در همه افراد تقریبا وجود دارد. بله یک شخص معمولی هم ممکن است چندین بار در خانه را چک کند تا از قفل بودنش مطمئن گردد. اما برای شخص مبتلا به وسواس فکری این شک تبدیل به یک شکنجه می گردد و نمی تواند از آن رهایی پیدا کند. حتی ممکن است زندگی روزمره اش بطور کامل تحت تاثیر افکار وسواسی او قرار بگیرد و این افکار به اعمالی منجر گردد که هم خود او و هم اطرافیان را آزار بدهد. بیایید به شناخت دقیق تر اختلال وسواس فکری بپردازیم.
فهرست موضوعی:
- انواع
- علائم
- دلایل
انواع اختلال وسواس فکری
با توجه به چیزی که شخص بر روی آن وسواس دارد افراد مبتلا به اختلال وسواس فکری در این چند گروه دسته بندی می شوند:
- وسواسی ها: این افراد به آلودگی ها و میکروب ها بیش از حد فکر می نمایند و مضطرب می شوند و برای برطرف اضطراب خود به شست وشوی زیاد روی می آورند. این کار آنان موجب ایجاد اختلال در زندگی خود و اطرافیان می گردد. اصطلاحا می گوییم این افراد وسواس شست وشو دارند.
- محتکرها: این افراد تمایل بیمارگونه ای به جمع کردن وسایل مختلف دارند، مبادا قحطی یا جنگ گردد! بسیاری از وسایلی که دور خود جمع نموده اند یا به دردنخور است یا اصلا احتیاجی به آن ندارند یا ممکن است یادآور خاطره خاصی گردد.
- شکاک ها: جلب کردن اعتماد این افراد درمورد موضوعات مختلف مثل انجام دادن یک کار دقیقا از روی مراحلی که انتظار دارند یا وفاداری شخص مقابل در روابط عاطفی بسیار سخت است.
- بازرس ها: این افراد مدام چک می نمایند ببینند همه چیز آنطور که می خواهند سرجایش هست یا نه. مثلا آنالیز کردن خاموش بودن گاز یا قفل بودن در.
- برنامه ریزها: میل این افراد به برنامه ریزی حتی باعث اعتیاد به یک سری خرافات نیز می گردد. آن ها علاقه دارند برای کوچکترین مسائل پیش پا افتاده هم برنامه ریزی نمایند.
علائم ابتلا به اختلال وسواس فکری
اگر می خواهید بدانید دچار وسواس فکری شده اید این علائم را در خود جستجو نموده و اگر مشکوک به ابتلا هستید، برای برطرف مشکل خود به یک روانشناس یا روان پزشک مراجعه کنید. چون خوددرمانی در این زمینه ممکن است باعث بدتر شدن بیماری شما گردد.
آشفتگی هنگام نبودن تقارن و نظم و ترتیب
این علامت به ویژه در بچه ها مبتلا به وسواس دیده می گردد. مرتب کردن مداوم و اعمال نظم و تقارن در اشیا تا زمانی که شخص احساس خوبی کند شاخصه کلیدی OCD است. چون معمولا اشخاص وقتی در شرایط اضطراری قرار می گیرند یا استرس دارند دچار این حالت می شوند. البته نظم و ترتیب دادن به اشیا الزاما نشانه وسواس فکری نیست، ولی وقتی این کار تبدیل به یک احتیاج و راهی برای رسیدن به آرامش شخص می گردد باید فکری برایش کرد.
چک کردن بیش از حد
قبل تر این شرایط را در دسته بندی انواع وسواس ها ذکر کردیم. قسمتی که از بازرس ها نام برده شد، اشخاصی که حتما باید به چک کردن وقایع و شرایط بپردازند. دلیل این مشکل می تواند کمال گرایی بیش از حد شخص باشد. یا اینکه به منظور ایمنی این کار را انجام می دهد. این افراد حاضرند برای چک کردن وقت بسیاری تلف نمایند.
افکار ناخوشایند جنسی
مسلما همه افراد افکار جنسی دارند و با آن خیلی معمولی برخورد می نمایند. اما مبتلایان به وسواس فکری تصور می نمایند این افکار باعث می گردد، آن ها تبدیل به انسان های بدی شوند. آن ها فکر می نمایند نکند من چنین انسانی باشم که مرتکب چنین رفتاری می گردد؟ درحالیکه آن رفتار موردنظر را هرگز مرتکب نشده اند و احتمال ارتکابش هم خیلی کم است.
نگرانی درمورد ابتلا به یک بیماری خاص
بطور کل هر فرد مبتلا به OCD درگیر مسائلی می گردد که خوشبختی و آسایش فرد را مختل می نماید. یکی از این مسائل که شدیدا آزاردهنده است ترس از ابتلا به یک بیماری خاص است. مثلا شخص می ترسد بخاطر استفاده از دستشویی عمومی ایدز بگیرد! و این افکار مدام در ذهن فرد تکرار می شوند.
بیشتر بدانید: ترس از بیماری یا خودبیمارانگاری (هیپوکندریا) چیست؟
فکر آسیب زدن به خود یا دیگران
اینکه وقتی از دست شخصی عصبانی هستیم، بخواهیم او را تنبیه کنیم یا تلافی چیزی را سرش در بیاوریم، کاملا طبیعی است. اما افراد مبتلا به اختلال وسواس فکری می ترسند که نکند این افکار را یک روز عملی کنم؟ یا نکند من انسان بدی باشم؟ افراد معمولی از کنار این افکار رد می شوند، اما شخص وسواسی مدام درموردش فکر می نماید و با این فکر کردن خودش را آزار می دهد. این موارد بعلاوه تصور خودآزاری، تفکر تهاجمی نامیده می گردد.
بی اعتمادی در روابط
بعضی از افراد مبتلا به وسواس فکری ممکن است زمان زیادی را صرف کنکاش روابط عاطفی شان نمایند. آن ها مدام خود یا شریک عاطفی شان را با سوالات تکراری مورد پرسش قرار می دهند یا مدام می خواهند طرف مقابلشان را چک نمایند و نسبت به او بدگمان هستند. در وسواس ارتباط، افراد بار ها و بار ها سوالاتی اینچنینی می پرسند: آیا واقعا این شخص را دوست دارم؟، آیا کسی دیگری برای من وجود دارد؟ و…. بسیاری از این پرسش ها در ذهن اتفاق می افتد. اما فرد مبتلا به OCD ممکن است سوالات مشابهی را از شریک خود بپرسد، مانند: آیا واقعا دوستم داری؟ یا فکر میکنی من یک مادر خوب هستم؟
دلایل بروز وسواس فکری
هنوز دقیقا دلایل مشخصی برای ابتلای اشخاص به وسواس فکری پیدا نشده، ولی بین این اختلال و یک سری عوامل ارتباط مستقیم وجود دارد؛ مثلا:
- زمینه ژنتیکی. یعنی اگر شخصی در خانواده ای باشد که والدین یا یکی از خواهران و برادران او این مشکل را داشته باشند، احتمال ابتلای شخص به اختلال وسواس فکری افزایش می یابد.
- البته آسیب پذیری بیولوژیکی و آسیب پذیری روانی هم ممکن است به آغاز نشانه های وسواس فکری یاری کند. برای مثال، گفته شده است که تجربیات رشدی از قبیل تشویق احساس مسئولیت زیاد در کودکی و قوانین سخت رفتاری یا تکالیف مدرسه یا آموزه های مذهبی، تنبیه خشن اشتباهات کودک، مشاهده والدین و یا خواهر و برادرانی که دچار اختلال وسوای فکری-عملی هستند، همگی ممکن است زمینه اختلال وسواس فکری را در افراد فراهم نموده باشد.
- تجربیات استرس زا و حالات منفی خلقی نیز به نظر نقش دارند، چرا که این مشکل می تواند در دوران بارداری و تولد نوزاد در زنان بروز کند و افکار مزاحم در جریان اضطراب و افسردگی با بسامد بیشتری رخ می دهند.
سخن آخر
برای درمان و برطرف مشکل وسواس فکری راهکار های بسیار زیادی نوشته اند. بهترین راه و بهترین آغاز اینست که خود فرد بخواهد به خودش یاری کند. در مواردی شخص این افکار و این شخصیت را ترجیح می دهد و هیچ تلاشی هم برای تغییر شرایطش نمی نماید؛ اگرچه باعث آزار خودش یا دیگران می گردد. بهرحال بهتر است پس از شناخت این مشکل خودمان و عادات رفتاری مان را آنالیز کنیم و اگر دیدیم مسئله ای وجود دارد برای برطرف آن اقدام کنیم. به یک متخصص (روانپزشکان و روانشناسان مجرب) مراجعه نموده و با یاری آن بهترین و مناسب ترین روش درمانی برای خودمان را یافته و با جدیت آن را دنبال کنیم.
منبع: setare.com