امریکا و استارت جدید
به گزارش وبلاگ حرف دل، ما امکان جهانی کردن پیمان آی ان اف را حداقل از لحاظ نظری بررسی کردیم که مثلاً بتواند شامل چین، ایران و دیگر کشورها نیز بشود، اما این رؤیایی بیش نبود که این کشورها به صورت داوطلبانه بخش زیادی از زرادخانه موشکی خود را برای تطبیق با شرایط این پیمان نابود کنند.
در عوض می خواستم برای روس ها روشن کنم که خروج امریکا از این پیمان یک احتمال واقعی است و چون هنوز موضعگیری رسمی از سوی دولت در این زمینه نداشتیم، همین مسأله می توانست آنها را به شدت متعجب کند.
من همچنین اعلام کردم که بعید است ما بتوانیم با تمدید پنج ساله پیمان استارت جدید که در دوره اوباما امضا شده بود، موافقت کنیم. این پیمان با هدف کاهش تسلیحات راهبردی در سال 2010 توسط باراک اوباما و دیمتری مدودف رؤسای جمهوری وقت امریکا و روسیه در شهر پراگ پایتخت جمهوری چک امضا شد. من مطمئنم علاوه بر مسکو، بسیاری از لیبرال های امریکا هم برای تمدید آن دعا می کردند. دلایل زیادی وجود داشت که بر اساس آنها ما نباید تسلیم تمدید عجولانه و بدون تأمل پیمان استارت جدید می شدیم، از جمله این دلایل ضرورت حضور چین در مذاکرات مربوط به تسلیحات راهبردی برای نخستین بار بود که مطمئن بودم این پیشنهاد باعث تعجب روس ها می شد.
ما همچنین باید (بر خلاف استارت جدید) سلاح های هسته ای تاکتیکی و فناوری های جدیدی را که با شدت و حدت تمام توسط روس ها و چینی ها توسعه پیدا می کردند (نظیر گلایدرهای مافوق صوت) پوشش می دادیم. این فناوری ها هنگام امضای پیمان استارت جدید در سال 2010 در مراحل اولیه طراحی قرار داشتند. همه این موضوعات را به طور مفصل برای روس ها توضیح دادم. دست آخر هم گفتم ما باید بازگشت به مدل پیمان سال 2002 مسکو را که توسط اینجانب مذاکره شد و بسیار هم از لحاظ نظری ساده تر بود، مد نظر قرار دهیم. موضوعات زیادی برای طرح در مذاکرات مقامات شورای امنیت ملی دو کشور وجود داشت ولی برای شروع کار همین قدر کفایت می کرد. بعد از مذاکرات ژنو من راهی کیف پایتخت اوکراین شدم تا در مراسم سالروز استقلال آن کشور شرکت و با پترو پوروشنکو رئیس جمهوری، نخست وزیر و سایر مقامات اوکراینی گفت و گو کنم. من در سفر به کیف آنها را در جریان مذاکرات مربوط به پیمان آی ان اف با روس ها قرار دادم، چرا که این مذاکرات می توانست برنامه های دفاعی آنها را هم مستقیماً تحت تاثیر قرار دهد. چه کسی می توانست تصور کند که حدود یک سال بعد، اوکراین به یکی از موضوعات محوری در بحث های سیاسی داخلی امریکا تبدیل شود؟
پس از بازگشت به واشنگتن، به مدت چند ماه روی موضوع آماده سازی جهت خروج از پیمان آی ان اف متمرکز بودم که خودش یک گام مهم رو به جلو بود. فکر کردم ما باید از درز اطلاعات مربوط به آماده سازی امریکا برای خروج از این پیمان به رسانه ها جلوگیری کنیم، چون باعث تحریک و آشفتگی رسانه ها و دستگاه ها و نهادهای مرتبط با سیاست خارجی می شود. معتقد بودم ما باید رویکردی بی سر و صدا و در عین حال سریع و پیش رونده را پیگیری کنیم و در دام مذاکرات طولانی میان کارشناسان و مقاماتی که عمر کاری شان را با این پیمان سپری کرده اند نیفتیم، چون این افراد واقعاً نمی توانند مرگ این پیمان را که همه زندگی حرفه ای آنها را تشکیل می داده، تحمل کنند. باور داشتم که ترامپ با این رویکرد همراه است، هرچند که هیچ وقت نتوانستم مطمئن شوم که آیا او واقعاً درک می کند که آی ان اف بر سلاح های هسته ای نظارت نمی کند بلکه فقط با تنظیم مقررات مربوط به سامانه های حمل و شلیک کلاهک های هسته ای سر و کار دارد. من قصد داشتم خروج امریکا و یا حتی خروج احتمالی دو طرفه امریکا و روسیه از این پیمان را قبل از دیدار بعدی ام با پاتروشف در اواخر ماه اکتبر در مسکو، کلید بزنم (خروج امریکا از این پیمان می توانست پیام مهمی را برای چین و دیگر کشورها ارسال کند). تجربه به من آموخته است که بدون مشخص ضرب الاجل عملی، ساختارهای اداری و بوروکراتیک می توانند در مقابل هرگونه تغییر و اصلاحی به طور باورنکردنی مقاومت کنند و پیروز هم بشوند.
ما همچنین باید متحدان خود را در ناتو برای دوره ای که دیگر آی ان اف وجود خارجی نخواهد داشت، آماده می کردیم. بسیاری از رهبران سیاسی اروپا معتقد بودند که آنها ورای تاریخ زندگی کرده و می کنند و هیچ عامل خارجی نباید اجازه داشته باشد قاره آرام و شادمان آنها را درچار تلاطم و آشفتگی کند. چه فکر بکری؛ این را به روسیه و چین بگویید، حالا بگذریم از دوستان خوب اروپایی ها در ایران.
یک نمونه از این دست مذاکرات که در چارچوب توجیه متحدان امریکا انجام شد، گفت و گوی روز سوم اکتبر با هایکو ماس وزیر خارجه آلمان بود؛ یک سیاستمدار سوسیال دموکرات که جزیی از ائتلاف تحت رهبری آنگلا مرکل صدراعظم آن کشور بود که بدون هیچ گونه شک و تردیدی از طرفداران پیمان آی ان اف هم به شمار می رفت. من در دیدار با آلمان ها نگفتم که چقدر تفکرات ما همراه و نزدیک است، بلکه به جای آن تأکید کردم اروپا پیشاپیش هدف تهدیدات فزاینده ای قرار گرفته و کسی هم این تهدیدات روسیه را به چالش نمی کشد. همچنین توضیح دادم که چرا درباره ثبات راهبردی با روس ها مذاکره نمی کنیم چون آنها برنامه ملی دفاع موشکی امریکا را دوست ندارند و به همین دلیل ما درباره این موضوعات مذاکره نمی کنیم، چه برسد به اینکه بخواهیم برنامه های خود را به خواست روس ها تعدیل کنیم یا کنار بگذاریم. ، ایران
منبع: ایران آنلاین